زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

رجال کشی مع تعلیقات المیر داماد (کتاب)





«رجال کشی مع تعلیقات المیر داماد»، همان گونه که از نامش پیداست، شرح یا تعلیقه‌ای است از سید محمد باقر حسینی استرآبادی، معروف به میر داماد، بر کتاب رجالی معروف کشی.
[۱] رجالی معروف کشی، مقدمه، ص۸.



۱ - معرفی اجمالی



این کتاب در قرن دهم هجری و به زبان عربی نوشته شده و جامعیت شخصیت میر داماد باعث قدر و قیمت مضاعف آن می‌باشد. با اینکه میر داماد بیشتر به یک فیلسوف و حکیم اشراقی شهرت دارد تا یک فقیه یا رجالی، اما جامعیت وی بیش از این حرف‌ها بوده و باعث بر جای ماندن آثار مختلفی از وی در علوم و فنون گوناگون شده است که کتاب حاضر یکی از ده‌ها مورد مذکور است.

۲ - ساختار کتاب



کتاب، در دو جلد می‌باشد که با ذکر چند روایت آغاز شده و با بررسی چند نفر از بزرگان صحابه ادامه یافته، به ذکر اوصاف روات می‌پردازد. شارح نیز در ذیل مجلات قابل ملاحظه کشی در پاورقی کتاب توضیحات لازم را ارائه نموده است.

۳ - گزارش محتوا



اولین عبارت کشی، در سرآغاز کتابش با این جمله شروع می‌شود که: « حمدویه بن نصیر الکشی،
[۲] رجالی معروف کشی، ج۱، ص۳.
قال: حدثنا محمد بن الحسین بن علی بن ابی الخطاب عن محمد بن سنان عن حذیفة بن منصور عن ابی عبدالله علیه‌السّلام قال: اعرفوا منازل الرجال منا علی قدر روایاتهم عنا»، همان گونه که ملاحظه می‌گردد روایتی است از امام صادق -علیه‌السّلام -راجع به شناخت روات حدیث که کمیت روایات نقل شده از محضر اهل بیت -علیه‌السّلام -را یکی از راه‌های شناخت راوی قرار داده است.
شارح، بعد از بیان خطبه، نظر خود را راجع به کشی، این چنین بیان می‌کند: «قول الشیخ الحدیث الحافظ الناقد الروایة ابی عمرو محمد بن عبد العزیز الکشی رحمه الله فی ما اورده شیخ الطائفة فی الکتاب الاختیار من کتابه». لفظ حمدویه، اولین نکته‌ای است که شارح به تفصیل آن را مورد بررسی قرار داده و به لحاظ لغوی و از دیدگاه لغوی‌ها به دنبال تبیین آن می‌باشد. وی سپس لفظ کشی را بررسی کرده و شهر کش را به نقل از فاضل مهندس بیرجندی در کتاب «المعمول فی مساحة الارض و بلدان الاقالیم»، از بلاد ما وراء النهر که شهر بزرگی در ابعاد سه فرسخ در سه فرسخ می‌باشد، معرفی کرده است که کشی نیر منسوب به این شهر است.
محمد بن سنان]]، به عنوان یکی از روات حدیث مذکور، دیگر نکته‌ای است که شارح در موردش قلم فرسایی نموده است. الختلی، سلیمان الخطابی که شیخ آن را در کتاب الرجال در میان اصحاب امام کاظم -علیه‌السّلام- آورده و سوید نسائی، دیگر اشخاص مورد بحث شارح در این قسمت می‌باشند.

۳.۱ - روایت چهارم کشی


روایت چهارم کشی که از علی بن سوید النسائی است
[۳] رجالی معروف کشی، ج۱، ص۸.
، به این شرح می‌باشد: «قال کتب الی ابو الحسن الاول و هو فی السجن و اما ما ذکرت یا علی ممن تاخذ معالم دینک: لا تاخذن معالم دینک عن غیر شیعتنا فانک ان تعدیتهم اخذت دینک عن الخائنین الذین خانوا الله و رسوله و خانوا اماناتهم انهم اؤتمنوا علی کتاب الله جل و علا فحرفوه و بدلوه فعلیهم لعنة الله و لعنة رسوله و لعنة ملائکته و لعنة آبائی الکرام البررة و لعنتی و لعنة شیعتی الی یوم القیامة». این حدیث هم که نوعی برحذر داشتن از اخذ روایت از خائنین و افراد غیر معتمد است به لحاظ لفظ خانوا مورد بحث شارح قرار گرفته است. او می‌گوید: شاید لفظ خونوا بوده است از باب تفعیل، اما خانوا اماناتهم همان گونه که در بسیاری از نسخه‌ها آمده، از خیانت در مقابل امانت می‌باشد. او تعبیر صاحب کشاف را در این مورد آورده و به چندین آیه از قرآن کریم در باره آن استناد می‌نماید؛ از جمله آیه ۲۷ سوره انفال که می‌گوید: لا تخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم.
«اؤتمنوا»، دیگر لفظ مورد توجه شارح است که می‌گوید: از باب افتعال و از امانت می‌باشد و صیغه ی مجهول است. آیه ۱۱ سوره یوسف هم شاهدی بر این لفظ می‌باشد.

۳.۲ - روایت پنجمی کشی


روایت پنجمی که کشی آورده، نقل امام صادق -علیه‌السّلام -از پیامبر -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم- می‌باشد که فرمود: «یحمل هذا الدین فی کل قرن عدول ینفون عنه تاویل المبطلین».

۳.۳ - ششمین روایت کشی


ششمین روایت کشی از محمد بن مسعود است که در موردش شارح از عیاشی نقل می‌کند که شخصی جلیل القدر، واسع العلم و ثقه از اهل سمرقند و کش می‌باشد. احمد بن محمد البرقی نیز شناسایی شده است.

۳.۴ - حدیث هفتم


در حدیث هفتم اسم حاتم بن ماهویه به عنوان یکی از روات حدیث است که مورد نظر شارح است. هشتمین روایت کشی در باره شرطة الخمیس است که یکی از مباحث مهم در باره اصحاب امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام -می‌باشد. ما به خاطر اهمیت آن، عین حدیث را آورده و توضیحاتی در مورد این گروه بیان می‌کنیم، سپس می‌پردازیم به توضیحات میر داماد : «نصر بن الصباح البلغی، قال: حدثنا احمد بن محمد بن عیسی، عن الحسین بن سعید عن اسماعیل بن بزیع عن ابی الجارود، قال قلت للاصبغ بن نباتة ما کان منزلة هذا الرجل فیکم؟ قال: ما ادری ما تقول الا ان سیوفنا کانت علی عواتقنا فمن اومی الیه ضربناه بها و کان یقول لنا تشرطوا فو الله ما اشتراطکم لذهب و لا لفضة و ما اشتراطکم الا للموت ان قوما من قبلکم من بنی اسرائیل تشارطوا بینهم فما مات احد منهم حتی کان نبی قومه او نبی قریته او نبی نفسه و انکم بمنزلتهم غیر انکم لستم بانبیاء». روایت مذکور همان گونه که ملاحظه شد سؤالی است از اصبغ بن نباتة به عنوان یکی از افراد معاهده شرطة الخمیس.
شرطة الخمیس نام پیمانی بود که گروهی از اصحاب که تعدادشان را تا چهل هزار نفر هم نوشته‌اند، پیمان بسته بودند که تا پای جان در کنار حضرت علی -علیه‌السّلام- مانده و تا آخرین قطره خون مدافع حضرت بوده و به فرامین حضرت عمل کنند. اصبغ بن نباتة، در این روایت می‌گوید: جایگاه حضرت علی- علیه‌السّلام -در نزد ما به گونه‌ای است که همواره شمشیرهایمان در کنارمان بوده و به هر سو که او اشاره کند، حمله ور می‌شویم. شارح، الفاظ «الا ان سیوفنا، تشرطوا و من تشارطوا» را مورد بررسی قرار داده و به عبارت دیگری که در نسخه دیگر از روایت آمده اشاره می‌نماید.

۳.۵ - سلمان فارسی


سلمان فارسی، اولین نفری است که کشی در مورد او روایاتی را آورده و از وثاقت و جلالت قدر وی پرده برداشته است. اولین روایت از امام صادق -علیه‌السّلام- است که فرموده: «کان الناس اهل ردة بعد النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم الا ثلاثة فقلت: و من الثلاثة؟ فقال: المقداد بن الاسود و ابو ذر الغفاری و سلمان الفارسی، ثم عرف الناس بعد یسیر، قال: هؤلاء الذین دارت علیهم الرحا». شارح، چند لفظ از جمله ابوذر غفاری را تشریح کرده و در مورد الفاظ مطرح شده در حدیث این چنین می‌گوید: ثم عرف الناس بعد یسیر؛ یعنی کسانی که متنبه شدند، شناختند و یقین کرده و از حق تبعیت کردند و به سوی امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام- برگشتند.
در مورد سلمان فارسی، چندین روایت دیگر هم هست. بعد از وی به ترتیب ابو ذر غفاری، عمار، حذیفه، سهل بن حنیف، ابو ایوب انصاری و عبدالله بن مسعود دیگر افرادی هستند که روایاتی در موردشان آمده است.
در مورد این عبارت کشی در باره ابو الهیثم بن التیهان که گفته او از سابقین بوده که به سوی امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام - برگشتند، شارح می‌گوید: این افراد، پانزده نفر بودند که یکی از آنها ابو الهیثم می‌باشد. بلال و صهیب مولیان، اسامة بن یزید، ابو سعید الخدری، جابر بن عبدالله الانصاری، دیگر افراد مطرح شده در رجال کشی هستند.
از تابعین و اصحاب امیرالمؤمنین- علیه‌السّلام- نیز زید بن صوحان، صعصعة بن صوحان، جندب بن زهیر، عبدالله بن بدیل، محمد بن ابی حذیفة، قنبر و حبیب بن مظاهر و میثم تمار نامشان به چشم می‌خورد.
جلد دوم کتاب، از بکیر بن اعین شروع می‌شود که شارح توضیحات لازم را در مورد وی مانند بقیه افرادی که نامشان در کتاب آمده ذکر کرده است. ابی الصلت عبد السلام بن صالح الهروی، علی بن جعفر بن العباس الخزاعی المروزی و... آخرین افرادی هستند که این رجالی بزرگ بدان‌ها اشاره نموده است و توضیحاتی از شارح در موردشان ذکر نشده است.

۴ - پانویس


 
۱. رجالی معروف کشی، مقدمه، ص۸.
۲. رجالی معروف کشی، ج۱، ص۳.
۳. رجالی معروف کشی، ج۱، ص۸.
۴. انفال/سوره۸، آیه۱۷.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۱.    


۵ - منبع


نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).



p





آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.